ساختمان کتابخانه ما قدیمی و کهنه‌ست. در ورودی ساختمان، یک در آهنی، بزرگ، سنگین و سرتاسر نرده و شیشه‌ست. با همه سختی‌اش اگر حواست نباشد موقع بسته شدن چُنان به هم کوبیده می‌شود که زمان و زمین می‌لرزد. همیشه هم هستند افرادی که بی‌احتیاط در را پشت سرشان رها می‌کنند و دااااامب. هربار این اتفاق می‌افتد به آن فرد می‌گویم: «دفعه بعد یه جوری بکوبش که کامل خرد بشه راحت بشیم.» و بی‌بروبرگرد آن شخص تا همیشه هنگام ورود به کتابخانه حواسش جمع است و در را آهسته می‌بندد. منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جدیدترین اخباز تکنولوژی ایران 24 بی؛ دانلود آهنگ جدید ورق استيل عصر تجارت انگشتر نگين الماس زنانه دخترانه 2021 فروشگاه پزشک سایت